پرده اتاق ما خواهرا
امشب رفتیم واسه خرید پرده خواهرم حال نداشت بیاد گفت حوصله ندارم یه شب دیگه بريم ،اما من گفتم نه بیا بريم همین امشب می خریم من مطمئنم...رفتیم تو خیابون تعبدي که همه پرده فروشی شده .رفتیم تو یه پاساژ که بالاخره انتخاب کردیم ،فرار بر این شده که فردا ظهر بیان واسه اندازه گیری ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی