شب سه شنبه ۲۲تیر
دیشب رفتیم بیرون غذا برداشته بودیم ،بابام سوال نکرد کجا بریم یه دفعه دیدیم داره میره سمت کوهسنگی که ما گفتیم بریم طرقبه .بابام هم موافقت کرد و گفت فوقش یه تخت اجاره میکنیم .هیچ رستورانی نبود که تخت اجاره بده و همه میگفتن با غذا....تا بالاخره تصمیم گرفتیم یه جا وایستیم و بابام سوال کرد گفت میشه بیست تومن ،بابلم گفت به صرفست که شام رو از اینجا بگیریم و دیزی سفارش دادیم ..عالی بود طعم خیلی خوبی داشت ...شب خوبی بود خداکنه هیچ گرسنه ای نباشه و همه شادباشن ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی