دیدار شبانه
امشب بنا به خواسته بابام رفتیم خونه مادربزرگم او نام که هروقت میريم تشکاشون پهنه و آماده ی خوابن چه ۸چه ۹چه۱۰...بابابزرگم که توی جاش نشست و خوابش می اومد هی با خودم میگم شبا نريم خونشون بازم نمیشه...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
امشب بنا به خواسته بابام رفتیم خونه مادربزرگم او نام که هروقت میريم تشکاشون پهنه و آماده ی خوابن چه ۸چه ۹چه۱۰...بابابزرگم که توی جاش نشست و خوابش می اومد هی با خودم میگم شبا نريم خونشون بازم نمیشه...